lundi, décembre 23, 2024

L’île au trésor de Robert Louis Stevenson

[ad_1]

L’île au trésor, Robert Louis Stevenson

Treasure Island est un roman d’aventures de l’auteur écossais Robert Louis Stevenson, racontant une histoire de « les boucaniers et l’or enfoui ». Son influence est énorme sur les perceptions populaires des pirates, y compris des éléments tels que les cartes au trésor marquées d’un « X », les goélettes, la tache noire, les îles tropicales et les marins unijambistes portant des perroquets sur leurs épaules.

Un vieux marin nommé Billy Bones vient se loger dans l’auberge rurale Admiral Benbow Inn sur la côte ouest anglaise.

L’île au trésor, Robert Louis Stevenson

Treasure Island est un roman d’aventures de l’auteur écossais Robert Louis Stevenson, racontant une histoire de « les boucaniers et l’or enfoui ». Son influence est énorme sur les perceptions populaires des pirates, y compris des éléments tels que les cartes au trésor marquées d’un « X », les goélettes, la tache noire, les îles tropicales et les marins unijambistes portant des perroquets sur leurs épaules.

Un vieux marin nommé Billy Bones vient se loger dans l’auberge rurale Admiral Benbow Inn sur la côte ouest anglaise. Il dit au fils de l’aubergiste, Jim Hawkins, de surveiller « un homme de mer unijambiste. »

Un ancien camarade de bord, Black Dog, affronte Bones et s’engage dans une violente bagarre avec lui. Après la fuite de Black Dog, un mendiant aveugle nommé Pew rend visite à Bones « le point noir » comme une sommation de partager une carte menant à un trésor enfoui. Peu de temps après, Bones est victime d’un accident vasculaire cérébral et meurt.

Pew et ses complices attaquent l’auberge, mais Jim et sa mère se sauvent en prenant le coffre marin de Bones. À l’intérieur du coffre, ils trouvent une carte d’une île sur laquelle le tristement célèbre pirate capitaine Flint a caché son trésor.

Jim montre la carte au médecin local Dr. Livesey et à l’écuyer du district John Trelawney, et ils décident de faire une expédition sur l’île, avec Jim servant de garçon de cabine. Ils ont embarqué sur la goélette de Trelawney, l’Hispaniola, sous le commandement du capitaine Smollett.

Une grande partie de l’équipage, comme il est révélé plus tard, sont des pirates qui ont servi sous les ordres du capitaine Flint, dont le plus notable est le chef unijambiste « Long John » Silver. Jim, assis dans un cercueil de pommes, surprend le plan des conspirateurs de se mutiner après le sauvetage du trésor et d’assassiner les capitaines. …

اریخ انش: از روزهای ال 1973میلادی

ان: جزیره گنج؛ : ابرت لوئیس (لوئیز) استیونسون (استیونسن)؛ : هاجر تربیت؛ ان، اه چاپ 1343، در 278ص؛
: اردشیر نیکپور؛ ان، چاپ 1351، در 364ص؛ : استان کودکان از نویسندگان اسکاتلند – سده 19م

ای دیگر، خانمها آقایان: «حسین دستوم»؛ «یوسف فرخ»؛ «عباس کرمی فر»؛ «پرویز الدینی»؛ «محسن لیمانی»؛ « امیرمهدی مراد حاصل »؛ «صفورا کلهر»؛ « ا کسایی پور »؛ «سپهر لایی»؛ «علی اکبری»؛ «علیرضا نعمتی»؛ «محمدرضا »؛ «نعیمه ظاهری»؛ «آرمین هدایتی»؛ «مهسا طاهریان»؛ «مهسا یزدانی»؛ «محمد قصاع»؛ « ا دادور »؛ «سهیل رمضانی»؛ «محمد همت خواه»؛ «ناهید حاجی لیمانی»؛ «شهلا طهماسبی»؛ «بیتا ابراهیمی»؛ «سوده کریمی»؛ …؛

استانی ماجراجویانه، «رابرت لویی (لوئیز یا لوئیس) استیونسُن» نویسنده «اسکاتلندی» نوشته است؛ این رمان نخستین بار در سال 1883میلادی صورت کتاب چاپ رسید، و موضوع آن درباره ی دزدان دریایی، مدفون، در یک جزیره است؛ «جزیره ی گنج» اره در زمره ی ادبیات کودک و نوجوان، بوده است، و منتقدان آن را به خاطر توصیف استادانه ی نویسنده، از: ارها روی ی تئاترها، و پرده ی سینماها رفته، و از محبوبیت ویژه ای، نزد نوجوانان، برخوردار است

ابرت لویی استیونسن، تنها فرزند «توماس استیونسن» یکی ازبهترین مهندسان شهر بود؛ او که از کودکی ضعیف و مریض احوال بود، از به کشورهای گوناگون، سالهای پایانی زندگی را، در سرزمین دلخواهش «سامو» گذراند؛ ان بومی، ایشان را «قصه گوی قصه ها» نامیدند؛ انوردی پیر، در مسافرخانه‌ ای میمیرد، و «جیم» در صندوقچه‌ ی او، نقشه ی گنجی را مییابد؛ او و دوستانش، به جزیره‌ ای سفر میکنند، اما دزدان دریایی خطرناکی نیز به دنبال همان گنج هستند

ل از از متن: (مسافرخانه ی «آدمیرال بِن بو» : افرخانه ی « آدمیرال بِن بو » که ای قرار داشت؛ تازه وارد، قوی و بدقواره بود و ملوانی آبی و داشت؛ روی انش علامت زخمی ا ا

او به خلیج کوچک جلوی افرخانه نگاه میکرد و برای خودش سوت میزد؛ از مدتی، ناگهان خواندن یکی از ازهای ملوانها : پانزده مرد، روی سینه ی یک مرده؛ هوهوهو

انورد از اینکه از نوشیدنی گرفت، : «جای جالبی است؛ ای زیادی اینجا آیند؟»؛

گفت: «نه متاسفانه.»؛

گفت: «پس جای این جاست.»؛ اری ا که گاری را ا و : «صندوق را بیاور تو!» به پدرم گفت: «من ساده ام؛ از شما فقط نوشیدنی، ژامبون مرغ میخواهم.»؛

لا انداخت : «هر تمام بگویید! ضمن میتوانید مرا ناخدا صدا بزنید.»؛

اخدا ساکتی بود.؛ ام روز را با دوربین برنجی اش، در اطراف خلیج یا صخره ها پرسه میزد؛ ا نیز در گوشه ای از سالن مینشست و مینوشید؛ او، اغلب از ما میپرسید: «در جاده، دریانوردی ندیدید؟»؛

اوایل میکردیم که او دارد با دریانوردها هم صحبت شود؛ اا دریانوردی اهش بریستِل به افرخانه ی ما ناخدا قبل از الن پذیرایی، ابتدا از پشت ای در، ا و ا ا ا

اخدا ا اری گفت: «جیم! اگر همیشه مواظب باشی و هر وقت ملوانی پا فوری به بگویی، هر ماه یک سکه ی چهار به تو میدهم.

روز، فکر یافتن دریانورد پا، خوابهای مرا آشفته کرد؛ ا اینحال، از آن از دریانورد ا بترسم، از خود ناخدا زیرا بعضی از شبها سرش ا ساکت استانهای ا ا ا ا ا ا ا ایان نقل

اریخ ام انی 27/09/1399هجری 05/07/1400هجری خورشیدی؛ ا. انی

[ad_2]

Source link

- Advertisement -

Latest