vendredi, décembre 20, 2024

La pièce manquante rencontre le grand O par Shel Silverstein

[ad_1]

La pièce manquante rencontre le grand O, Shel Silverstein

The Missing Piece est un livre d’images pour enfants du poète Shel Silverstein. Première date de parution
1976. L’histoire est centrée sur une créature circulaire ressemblant à un animal à laquelle il manque un morceau en forme de coin.

Il n’aime pas ça, et part à la recherche de sa pièce manquante en chantant :

Oh, je cherche ma pièce manquante
Je cherche ma pièce manquante
Salut-dee-ho, j’y vais
à la recherche de ma pièce manquante

Il commence une grande aventure à la recherche de la perf

La pièce manquante rencontre le grand O, Shel Silverstein

The Missing Piece est un livre d’images pour enfants du poète Shel Silverstein. Première date de parution
1976. L’histoire est centrée sur une créature circulaire ressemblant à un animal à laquelle il manque un morceau en forme de coin.

Il n’aime pas ça, et part à la recherche de sa pièce manquante en chantant :

Oh, je cherche ma pièce manquante
Je cherche ma pièce manquante
Salut-dee-ho, j’y vais
à la recherche de ma pièce manquante

Il commence une grande aventure à la recherche de la pièce parfaite pour se compléter, tout en chantant et en profitant du paysage.

Mais une fois que le cercle a finalement trouvé le coin de la taille exacte qui lui convient, il commence à se rendre compte qu’il ne peut plus faire les choses qu’il aimait faire, comme chanter ou rouler assez lentement pour profiter de la compagnie d’un ver ou d’un papillon.

Il décide qu’il était plus heureux de chercher la pièce manquante que de l’avoir réellement. Alors il pose doucement le morceau et continue de chercher joyeusement.

انها: «آشنایی قطعه گم شده با دایره بزرگ»؛ «ایی ی ا دایره بزرگ»؛ «برخورد قطعه گمشده با ایره‌ی بزرگ»؛ «برخورد قطعه گمشده با ایره کله‌گنده»؛ : ل سیلور استاین؛ اریخ انش: اه امبر ال 2007میلادی

از «آشنایی قطعه گم شده با دایره بزرگ» پنج برگردان از این اثر به فارسی وجود دارد

ان : ایی ا ایره تصویرگر: ل سیلوراستاین؛ ان: زهرا عاشوری؛ ان، اقاقی، اپ 1384، در 40ص، ابک 9647850034، يادداشت برگردان فارسی همراه ا متن انگلیسی، : «ب، ج»، استان‌های لی ال ال

ان : ایی ا ایره : ل لوراستاین؛ ان: خدادادی (هیرمندی)، ان، هوای ازه، چاپ 1383، در 40ص‌، شابک 9647222513؛ ان، ان، 1385، در 40ص، ابک 9646965857؛ ادداشت ان فارسی اه ا انگلیسی، سنی: «ب، ج»؛

ان : ایی قطعه گم‌شده ا دایره بزرگ؛ : ل سیلوراستاین؛ ان: ا اد، ان، چاپ 1383، در 40ص، مصور؛ اندازه: 12س.م 21.5س.م؛ ابک 96477721201؛ ادداشت: ان فارسی اه ا انگلیسی، : «ب، ج»؛

ان ار: قطعه با ایره کله‌ گنده؛ : ل سیلوراستاین؛ ان: لا انسانی، ان، ایدون، چاپ 1383، در 48ص، مصور رنگی؛ ابک 9789649493732؛

ان5: ا ایره‌ی : ل سیلوراستاین؛ ان: مرجان تاجیک؛ ا انتشارات لک، چاپ 1384، در 55ص‌، مصور؛ اندازه: 14س.م 11س‌م، ابک 9648624674؛

ی گمشده تنها بود …؛ انتظار که از راه برسد، و او را با خود ببرد؛ ا با او درمیآمدند…؛ اما نمیتوانستند ل بخورند؛ دیگر قل میخوردند، اما جور درنمیآمدند؛ یکی، از جور درآمدن، چیزی نمیفهمید؛ از هیچ چیز چیزی نمیفهمید؛ زیادی بود، تالاپی افتاد پایین …؛ او را پایه میگذاشت…؛ میرفت پی کارش؛ ا بیش از اندازه، ی گمشده داشتند؛ بیش از اندازه، قطعه داشتند؛ ل ل ! او یاد گرفت، که چگونه از چشم حریصها، خود را پنهان کند؛ از هم با انواع بیشتری روبرو میشد؛ خیلی ریزبین بودند؛ ا عالم ان و بیخیال میگذشتند؛ کرد، برای جلب خود را بیاراید؛ ایده نداشت؛ و در جای چشمگیری ایستاد، اما با اینکار خجالتیها، از سر راهش فرار کردند؛ اقبت ا املا درمیآمد! اما ناگهان …؛ کردن ! رشد کرد !! – نمیدانستم رشد میکنی؛ ی گم شده، جواب اد: من هم نمیدانستم؛ – میروم پی قطعه ی گمشده ی خودم، که بزرگ هم نمیشود؛ احافظ …! ا گذشت، تا یکروز، کسی آمد، که با دیگران فرق داشت؛ : از من چه میخواهی؟! – – من چه احتیاجی داری؟ – ی گمشده، باز پرسید: تو کی هستی؟ ایره : ایره …؛ گفت: گمانم باید همان کسی باشی، که مدتهاست انتظارش هستم؛ اید من قطعه ی تو باشم؛ ایره ی گفت: اما قطعه ای نکرده ام، و جایی برای جور درآمدن ا ندارم؛ : ! لی بد شد؛ لم میخواست ا قل …؛ ایره گفت: نمیتوانی با قل بخوری؛ لی اید انی ایی ل بخوری! – ایی؟ قطعه ی گمشده، که نمیتواند تنهایی قل بخورد؛ ایره : ا تا حال امتحان کردی؟ ی گمشده گفت: آخر من گوشه های تیزی دارم؛ ل من به درد قل خوردن نمیخورد؛ ایره گفت: ها ساییده شکلها تغییر میکنند؛ اید خداحافظ! اید روزی به برسیم …؛ قل خورد و رفت.؛ ی گمشده باز تنها ماند؛ دراز همان حال نشست؛ …؛ …؛ …؛ را از بالا …؛ الاپ …؛ از بلند …؛ را بالا …؛ باز تالاپ …؛ کرد به پیش رفتن …؛ لبه هایش ساییده شدن…؛ از جا لند افتاد، بلند افتاد، بلند شد و افتاد، تا شکلش کم شد شد…؛ الا جای اینکه تالاپی بامبی میافتاد …؛ الا جای اینکه امبی بالا و پایین میپرید…؛ الا جای اینکه الا پایین بپرد، قل میخورد، و میرفت…؛ نمیدانست کجا، ناراحت نبود.؛ قل خورد و رفت.؛ ا …؛ ا دایره بزرگ همراه …؛ دایره بزرگ کرد …؛ دید دایره فکر میکرده، خیلی و عددی هم نبوده …؛ اشته بزرگنمایی …؛ بسا دایره نبوده …؛ ایره راهش و خوبه کنه هیچوقت الکی بزرگ …!!؛ لی راست …؛ ایره که انگیزه راه افتادن رو داد …!!؛

اریخ ام انی 30/09/1399هجری ا. انی

[ad_2]

Source link

- Advertisement -

Latest