[ad_1]
Point Blanc est le deuxième livre de la série Alex Rider, écrit par l’auteur britannique Anthony Horowitz.
Le livre est sorti au Royaume-Uni le 3 septembre 2001.
Le livre s’ouvre sur la mort du milliardaire américain de l’électronique Michael J. Roscoe dans une cage d’ascenseur dans son bureau de New York, organisée par un tueur à gages réputé connu uniquement sous le nom de The Gentleman.
À Londres, Alex Rider a des ennuis avec la police pour avoir causé d’importants dégâts à un nouveau centre de conférence alors qu’il tentait d’exposer un trafiquant de drogue opérant à la Brookland School.
En échange de toute accusation potentielle abandonnée, Alex est chargé par le MI6 d’enquêter sur le motif de la mort mystérieuse de Roscoe et d’un autre milliardaire, ancien agent du KGB et chef du service de renseignement étranger, le général Viktor Ivanov, décédé lorsque son yacht privé a explosé. sur la mer Noire.
Le seul lien apparent entre les deux hommes est qu’ils ont tous deux un fils qui fréquente le Point Blanc, une académie pour les fils à problèmes de milliardaires des Alpes françaises dirigée par un scientifique sud-africain, le Dr Hugo Grief. …
اریخ انش: اه ارس ال 2010میلادی
ان: سیاه، آلپ منتظر الکس رایدر است؛ : آنتونی هوروویتس؛ : ا فلاحتی نوین؛ ان، ایرانبان، 1389، در250ص، لد از سری آلکس رایدر، شابک 9789642980666؛ : استانهای کودکان نوجوانان از نویسندگان بریتانیایی – سده 21م
انایی، رمان‌های جنایی را، نمی‌توان در دنیای ادبیات داستانی، نادیده گرفت؛ ان‌قدر که یک فیلم جنایی و معمایی، می‌تواند همچون طبل در گوشها صدا کند، یک رمان ژانر وحشت هم، می‌تواند برای خوانشگر خویش، جاذبه داشته و سرگرم کننده باشد؛ ادهای ناباورانه، ترس و هیجان، و پایان نامنتظر، از عناصری هستند، که بیش‌تر داستان‌های جنایی، وجود ارند و خواهند داشت، ا ا ا ا «آنتونی هوروویتس»، در سری داستان‌های «الکس رایدر»، از این عناصر سود برده اند؛ اینبار در کتاب دوم از این با عنوان «نقطه سیاه»، یک تجربه ی تکرار نشدنی برای خوانشگرش برساخته است
ل از متن: ایینتر، با آسفالت زیرزمین، برخورد کرد.؛ آسانسور سر جایش ماند؛ محکم به نظر میرسید، اما در واقع، اصلا آنجا آنچه «» به داخلش گام گذ اشته نما اده شده در فضای خالیِ چاهِ آسانسور بود، جاییکه باید آسانسور واقعی، قرار داشته باشد؛ «جنتلمن» ا، به درون حفره مرگ، تماشا کرده بود؛ اگر میلیاردر ا لحظه ای به بالا نگاه میتوانست پرژکتور ای هولوگرام را ببیند، الا ا ا انسور میگذارد، بالا نگاه نمیکند؛ «جنتلمن» این را میدانست، و او هرگز اشتباه نمیکرد.)؛ ایان نقل
اریخ ام انی 30/02/1400هجری ا. انی
[ad_2]
Source link