[ad_1]
L’auteur qualifie le sujet principal de son livre de « tranchage mince » : notre capacité à utiliser des informations limitées provenant d’une période d’expérience très étroite pour arriver à une conclusion.
Le livre commence par l’histoire du Getty Kouros (les sculpteurs grecs archaïques ont réduit l’anatomie et la musculature humaines dans ces statues à des motifs décoratifs sur la surface du marbre.), qui était une statue apportée au J. Paul Getty Museum en Californie.
C’était
L’auteur qualifie le sujet principal de son livre de « tranchage mince » : notre capacité à utiliser des informations limitées provenant d’une période d’expérience très étroite pour arriver à une conclusion.
Le livre commence par l’histoire du Getty Kouros (les sculpteurs grecs archaïques ont réduit l’anatomie et la musculature humaines dans ces statues à des motifs décoratifs sur la surface du marbre.), qui était une statue apportée au J. Paul Getty Museum en Californie.
De nombreux experts pensaient que cela était légitime, mais lorsque d’autres l’ont examiné pour la première fois, leurs premières réponses étaient sceptiques. Par exemple, George Despinis, directeur du musée de l’Acropole à Athènes, a déclaré « Quiconque a déjà vu une sculpture sortir du sol peut dire que cette chose n’a jamais été dans le sol ».
انهای های ترجمه فارسی از این کتاب: «تصمیم آنی»؛ « به هم زدن: اندیشیدن بدون اندیشیدن»؛ « چشم به هم زدن قدرت تفکر را بدون فکر کردن درخشان نمائید با خواندن این کتاب اعتماد به نفس خود را آورید»؛ « یک اه؛ ا نگاه: فکر کردن بدون فکر کردن»؛ « چشمک »؛ «اه اول: به دنیای ناشناخته پراعجاز ضمیر ناخودآگاه»؛ «هنر ظریف فکرخوانی»؛ « در یک چشم به هم زدن »؛ « در یک چشم برهم زدن »؛ : الکولم گلادول؛ اریخ خوانش اه امبر سال 2009میلادی
ان: تصمیم آنی؛ : الکولم گلادول؛ : عباسمظاهری؛ ان: اق اران، 1385؛ 420ص؛ ابک 9649576029؛ : از نویسندگان کانادایی – 21م
ان: یک چشم : اندیشیدن بدون اندیشیدن؛ : ملکوم گلدول؛ : قراچهداغی؛ ان: ان، 1386؛ 220ص؛ ابک 9789643285784؛
ان: یک چشم به هم زدن قدرت تفکر خود را فکر کردن درخشان نمائید با خواندن این کتاب اعتماد به نفس خود را بدست آورید؛ مالکوم گلدول؛ : نوید گوران؛ ان: لبیب، 1386؛ 306ص؛ ابک 9789649482453؛
ان: یک نگاه؛ : الکوم گلدول؛ : زهره خلیلی؛ ان قطره، 1387؛ 248ص؛ ابک 9789643417857؛
ان: ا اه: فکر کردن بدون فکر کردن؛ مالکوم گلدول؛ نوشین ریشهری؛ ان عصر شبکه، 1389؛ 258 ابک 9789649568188؛
ان: چشمک؛ : الکولم گلادول؛ : پارسای؛ استار اصغر اندرودی؛ : دانش 1393؛ 226ص؛ ابک 9789641740681؛
ان: اه اول: دنیای اشناخته پراعجاز ناخودآگاه؛ : الکوم گلدول؛ میترا کدخدایان؛ ان، مروارید؛ 1390؛ 264ص؛ ابک 9789641911883؛
ان: هنر ظریف فکرخوانی؛ : الکم گلدول؛ : لیکاشانی؛ ان: حریر شرکت سهامی انتشار، 1391؛ 168ص؛ ابک 9789642870295؛
ان: در یک چشم به هم زدن؛ : الکوم گلدول؛ : احله حسنزاده؛ ا ای از لی میرصادقی؛ ان نشر بارسا، 1395؛ 229ص؛ ابک 9786009682454؛
ان: در یک چشم برهم زدن؛ : الکوم گلدول ؛ ان: لیکاشانی، محمد ناصح؛ ان ا، 1396؛ 243ص، ل، ار، ابک 9789649311616؛
?? نگاه، و عنوانهای که آن بالا نگاشته ام، عنوانهای برگزیده شده ی مترجمین تنها یک کتاب هستند؛ ابی درباره ی اینکه، چگونه بدون اندیشیدن میاندیشیم، درباره ی تصمیمهایی است، که در یک لحظه گرفته میشوند ــ یک چشم به هم زدن ــ؛ همه ی اینها آن سادگیها که به دیده میآیند، نیستند؛ ا برخی از افراد، گیرهای والایی در حالیکه دیگر ناتوانند؟ ا برخی پیرو غرایزشان و میشوند، در حالیکه عده ای دیگر، در اشتباه، و پا میزنند؟ ما، واقعا در اداره، در کلاس، در آشپزخانه، و در خانه، چگونه کار میکند؟ چرا اغلب بهترین تصمیمات، ایی که توضیحشان برای دیگران، ناممکن است؟
کتاب « نگاه»، با روانشناسی آشنا که میداند چطور با مشاهده ی چند دقیقه ای صحبت زوجها، طول زندگی زناشویی آنها را، پیشبینی کند؛ تنیسی، که میداند، پیش از اصابت راکت با آیا بازیکن خطا میکند، یا خیر؛ ان عتیقه شناسی، که با یک نگاه، اصل بودن، یا تقلبی بودن آن شیء را، تشخیص میدهند؛
شکستهای قضاوت نگاه این کتاب شرح داده میشوند: انتخاب «وارن هاردینگ»؛ لید کوکای جدید؛ کشتن «دیالو» توسط پلیس را؛ اب « یک نگاه » از بین انواع ویژگیهای یک مسئله، اصلیترین ا ا جدا میکنند
ل متن: (پیش : ای که اصل نبود؛ در سپتامبر 1983میلادی، یک دلال آثار هنری به نام «جیان فرانکو به چینا» موزه اول گتی کالیفرنیا امجسمه او ارد، او ارد، او ا لق به شش سده پیش از میلاد است؛ این معروف به « کورس » استانشناسی، یا ای به دست آمده بود، اغلب ا هنگام اکتشاف، یا متلاشی بودند، ا آسیب اما این ا الم ا ا شفافیتی داشت که آن را از بقیه مجسمه های اکتشافی متمایز میکرد؛ این یک کشف خارق العاده مبلغ پیشنهادی «به چینا» امانت گرفت، و تحقیق دقیقی را شروع کرد؛ آیا مجسمه با مجسمه های کورسی همخوانی داشت؟ جواب به ظاهر آری بود؛ شیوه ی ساخت آن به مشابه مجسمه «کورس آناویسوس» در ب لی ب ب ل ب شناسی «آتن» بود، و معنایش این بود که با زمان و مکان خاصی مطابقت داشت؛ این مجسمه از کجا زمانی پیدا شده بود؟ به طور دقیق نمیدانست؛ اما «به چینا» مدارکی به اداره موزه «» ارائه داد، که حاوی تاریخچه اخیر آن بود؛ مدارک موجود، «کورس» از سال 1930میلادی، در کلکسیون خصوصی یک پزشک «سوییسی» به نام «لوفن برگر» نگهداری میشد، که خوداو نیز آن را از دلال معروف آثار هنری «یونانی» ام ای بررسیهای دقیق، زمین شناسی به نام « استنلی مارگولیس » از دانشگاه « کالیفرنیا» قطر یک سانتیمتر و طول دو سانتیمتر جدا و با استفاده از میکروسکوپ الکترونی، اشعه انکساری ایکس و اشعه فلورسنسی ایکس به تجزیه آن پرداخت
ارگولیس این نتیجه رسید، که مجسمه از سنگ مرمر «دُلومیت» قدیمی «کیپ وتی» در جزیره «تاسوس» ساخته شده، و سطح مجسمه با لایه ی نازکی از کربنات است ا ــ زیرا «دُلومیت» تنها طول قرنها و بلکه هزاره ها میتواند تبدیل به کربنات آهک شود؛ عبارت دیگر مجسمه شیئی قدیمی بود و تقلبی نبود
«گتی» از این مسئله بود، و چهارده ماه پس از شروع تحقیقات، با مجسمه موافقت شد؛ پاییز 1986میلادی برای اولین بار به نمایش گذاشته شد؛ «نیویورک تایمز» ایت آنرا اول خود آورد؛
اه بعد، متصدی اموال عتیقه ی موزه، « ماریون ترو » ابراز .» پیروزمندانه نتیجه گیری کرد « او خدا باشد و انسان تجسم کامل نیروی تابناک بلوغ هنری غرب است. »؛
ا تمام این احوال، مشکلی داشت؛ به نظر اصل نمیآمد، اولین کسیکه به این مشکل اشاره کرد، فردی به نام «فدریکو زِری»، مورخ هنرشناس «ایتالیایی»، که عضو هیئت امنای موزه نیز بود؛ «زِری» دسامبر 1983میلادی به محل نگهداری مجسمه رفت، تا آن را بی اختیار به ناخنهای آن خیره شد؛ البته نمیخواست برای این له اما نظرش یک جای کار ایراد داشت؛ بعدی «اِوِلین هریسون»، یکی از برجسته ترین متخصصان مجسمه های «انی» بود، که هنگام معامله نهایی، «لس آنجلس» بود؛
او چنین به خاطر میآورد: آن زمان « هافتن» موزه بود، و ما را ای بازدید برد؛ او با یک حرکت پارچه روی مجسمه را پس زد «خُب، این هنوز مال ما اما تا هفته دیگر خواهد شد.»؛ من گفتم: «خیلی متاسفم که این را میشنوم.»، «» چه دیده بود؟ نمیداند؛ همان لحظه اول، وقتی «هافتن» پارچه را کنار زده بود، آنچه «» حس کرده بود، یک الهام بود، یک احساس غریزی از اینکه چیزی آن وسط اشکال داشت؛
ماه بعد «هافتن»، «تامس هاوینگ» مدیر سابق موزه «متروپولتین» را برای بازدید از مجسمه، به کارگاه مرمّت موزه برد؛ «هاوینگ» اولین کلمه ای را با دیدن چیزی از ذهنش یادداشت میکند؛ هرگز فراموش نمیکند اولین کلمه ای که با دیدن «کورس» از ذهنش گذشت چه بود؛
اوینگ میگوید: کلمه «تازه» «ازه»، و «ازه» ای مجسمه ای که دوهزار سال قدمت دارد کلمه مناسبی نیست.؛ «اوینگ» ا راجع آن لحظه فکر ا کلمه ای به ذهنش خطور بود: ?? میرسید این کورس از از قوطیهای قهوه مرغوب استارباکس آمده باشد!»؛ «هاوینگ» رو به «افتن» پرسید، «آیا برای آن پولی هم پرداخته اید؟» وقتی با چهره متعجب «هافتن» مواجه شد، گفت، «اگر پرداخته اید سعی پس بگیرید و معامله را کنید.»؛
لان موزه «گتی» کم کم داشتند نگران میشدند، بنابراین سمپوزیوم ویژه ای در مورد کورس در یونان برپا کردند؛ را بسته بندی کردند و به یونان فرستادند، و از متخصصان ارشد مجسمه شناسی دعوت کردند؛ اینبار یاس دلهره بلندتر به گوش میرسید؛ «هریسون» در کنار مردی ایستاده بود که نامش « دِس پینیس» بود، و رئیس موزه «آرکوپولیس آتن»؛ « دس پینیس» اهی به کورس انداخت رنگش پرید؛ او رو به هریسون گفت: «هر کس یکبار عمرش مجسمه ای را که از دل خاک بیرون کشیده شده، دیده باشد میتواند دهد، این یکی زیرزمین است. «جورجیوس دانتاس»، رئیس جمعیت باستانشناسی ینکه اینکه مجسمه را تنش یخ کرد؛ او : «وقتی ای اولین ار را احساس انگار شیشه ای بین من و کشیده شده است.»؛
سمپوزیوم، «آنجلوس دِلی وریاس» مدیر موزه «اکی آتن» نیز گفته های «انتاس» را تایید کرد؛ او به تفصیل از تناقض بین سبک ساخت مجسمه، و این واقعیت مرمر آن از معادن تاسوس استخراج شده است، و سپس به اصل مطلب رسید؛ ا او تقلبی است؟ ا برای اولین بار آن نگاه انداخته بود موجی از ادراک دافعه ی حسی او برانگیخته شده بود؛ انیکه سمپوزیوم به پایان رسید در بین اکثر مدعوین این اتفاق نظر وجود داشت، که کورس ابدا آن چیزی نیست که تصور میشد
« گتی » با کدام یک بود؟ ای مدتی هیچ چیز مشخص نبود؛ تبدیل به مسئله ای شده که متخصصان هنری در کنفرانسهای مختلف بر سر آن بحث و جدل میکردند؛ اما بعد، اندک اندک، ابهامات ماجرای گتی شروع به روشن شدن نمود؛ ای مثال نامه هایی که وکلای گتی به پیگیری کرده بودند و مشخص میکرد که کورس متعلق به یک پزشک سوییسی بوده، جعلی از آب درآمد؛ از نامه هایی که به تاریخ 1952میلادی بود دارای کدپستی بود، که تا سال پس از آن تاریخ هنوز وجود خارجی نداشت؛ امه دیگری که تاریخ 1955میلادی را داشت، به یک حساب بانکی اشاره داشت، که تا تاریخ 1963میلادی هنوز افتتاح نشده بود؛ اصل نتیجه ی ماهها تحقیق فقط این شد که کورس موزه «» همان سبک مجسمه «آناویسوس» را داشت، اما این نتیجه گیری نیز مورد شک بود؛
متخصصان مجسمه های یونانی، به آن نگاه میکردند، بیشتر به التقاطی آن پی میبردند؛ قسمت از اندام به زمان و مکان متفاوتی بود؛ اندام باریک مرد جوان بیشتر شبیه « تنه آ» بود که در موزه «مونیخ» نگهداری میشد، و موهای خوش حالتش شبیه کورس موزه متروپولتین نیویورک؛ در این بین پاهایش چیزی نبودند جز هنر مدرن، از قضا این مجسمه از همه بیشتر شبیه مجسمه شکسته و کوچکتری بود، که در سال 1990میلادی، توسط یک هنرشناس «انیایی» در «سوییس» پیدا شده بود؛ دو مجسمه از یک سنگ مرمر مشابه و با یک سبک تراشیده شده بود؛ اما کورس سوییسی متعلق به گذشته بلکه اوایل دهه هشتاد در کارگاهی رم ساخته شده بود؛ تحقیقات علمی که مشخص میکرد سطح کورس، تنها از قرنها و بلکه هزاره ها، میتواند به چنین شکلی درآید؛ آن نتایج همچندان قطعی نبودند؛ آزمایشها و بررسیهای بعدی زمینشناس دیگری به این نتیجه رسید، که با استفاده از کپک سیب زمینی، میتوان در عرض چند ماه سطح مجسمه مرمر ل ا به شکل کهنه و قدیمی درآورد؛ کاتالوگ موزه «گتی» تصویری از مجسمه «» چاپ شده که زیر آن نوشته شده «حدود ۵۳۰سال قبل از میلاد، یا، مدرن جعلی.»؛ انیکه «فدریکو زری» و «اِوِلین هریسون» و «تامس هاوینگ» و «جورجیوس دانتاس» ــ و خیلیهای دیگر ــ با یک نگاه به مجسمه دچار دافعه حسی شدند مطمئنا حق داشتند؛ ا همان دو ثانیه اول ـ در یک نگاه ـ به شناختی از ماهیت مجسمه دست یافتند که تیم تخصصی موزه «» پس از چهارده ماه تحقیق هنوز به آن نرسیده بود؛ نگاه کتابی است درباره ی همان دو ثانیه نخست)؛ ایان نقل
اریخ ام انی 03/01/1400هجری خورشیدی؛ ا. انی
[ad_2]
Source link